نیایش دبیران محترم ریاضی
بنام حضرت دوست ، که هرچه داریم از اوست
بارالها ،
بمن بیاموز ، تا سپیدیها را مجذور و از سیاهیها جذر بگیرم . زیبایی ها را در ده بتوان ده ضرب کرده و زشتیها را بر آن تقسیم کنم .
بمن بیاموز، تا منحنی اکیداً نزولی پشتِ خمیده ی آن پیر زنِ دردمند را بر صفحهی کاهگلی دیوار کلبه اش همواره به خاطر داشته باشم .
تو عدالت را در تساوی اضلاع مثلّث متساوی الاضلاع ، استواری را در مثلّث قائم الزّاویه و نظم را در قالب تمامی n ضلعیهای منتظم به من نمایاندی و بمن آموختی که باید از همه ی بدیهای دیگران فاکتور گرفت .
آموختم که اعداد حقیقی با در برداشتن اعداد گنگ زیباترند و آموختم که هر روزِ من باید نقطه ی عطفی باشد برای تغییر علامت از منفی به مثبت بی نهایت ، از اکیداً نزولی به سمت اکیداً صعودی و از مثبت بی نهایت ، به سمت آن حقیقت نامتناهی .
آموختم که همه چیز را در قالب اعداد مثبت و در ناحیه اول مثلّثاتی که ناحیه مثبتها است ، بررسی کنم و اکسترمم لطف و صمیمیّت ،پاکی و صفا را ماکزیمم در نظر بگیرم و در همان حال،کینه و نفرت را بهسمت صفر میل دهم .
تو را همیشه تاریخ سپاس خواهم گفت ، چرا که در محضر تو آموختم چگونه انسان باشم و در خدمت به دیگران از پارامترهای موجود پا را فراتر ننهم و در بینهایت عشق ورزیدن غوطه ور گردم . تو درس زندگی را در قالب فرمولها و روابط منطقی ریاضی به من آموختی و مرا با هنر ریاضی ورزیدن ، مأنوس کردی ، پس تو را تا بی کران دوست خواهم داشت.
بار الها ،
دلم میخواهد زندگی را از زاویه ای دیگر ببینم. دوست دارم نگاه هندسی به زندگی داشته باشم و محیط پیرامون خود را با دیدی نو محاسبه کنم. دلم میخواهد مساحت عمرم را بسنجم و به شخصیتم شکل مناسبی بدهم. میتوانم زندگی را مربعی فرض کنم که اضلاع آن را ایمان- هدف –امید و عشق تشکیل داده اند یا مثلثی که زاویه های آن علم- ایمان و انسانیت باشد.
یاری ام کن ، مرکز دایره حیاتم را انتخابهای خوب قرار دهم.
بار الها ، کمکم کن به افکار و زندگیم عمق دهم و بتوانم حجم معنویتم را افزون سازم.
خدایا راهنمای من باش تا از نقطه های خط عمرم خطی مستقیم در جهت خوبی و مهربانی ترسیم کنم. من دلم میخواهد زندگیم بر قاعده پاکی استوار باشد.به موازات حق پیش بروم و زاویه دیدم باز باشد.
وقتی این قدر توانایی دارم چرا شکل غیر منتظم باشم و از میان خطوط خط های شکسته و منحنی را برگزینم؟
بار خدایا ،
کمکم کن بتوانم منشوری باشم شفاف ، که از هر سو جلوه ای خاص دارد.منشوری که نور را به راحتی تجزیه میکند و فضا را با رنگهای دلپذیر و جذاب محبت-امید-عشق- عرفان و... می آراید .
منحنی قلب من ، تابع ابروی تست
خط مجانب بر آن ، طره گیسوی تست
*****************************
در انتگرال دل عشق تو را انتگره کردم بینهایت شد
فزون زین حد نشاید ، ببخشا گر جسارت شد